رقیب و عتید

معاد

رَقیب و عَتید نام دو فرشته نویسنده اعمال انسان است. این دو نام برگرفته از آیه ۱۸ سوره ق «ما یلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ» است. بر اساس برخی روایات، رقیب بر شانه راست فرد نویسنده کارهای نیک و عتید بر شانه چپ نویسنده گناهان هستند. این دو فرشته در هنگام مرگ بر انسان ظاهر شده و در قیامت بر اعمال او گواهی می‌دهند. قرآن با تعابیر مانند «رُسُل»، «کِرامَاً کاتِبینَ» و «حافظین» نیز از این فرشتگان یاد کرده است.

معنای رقیب و عتید

«رقیب»؛ به معنای مراقب و «عتید» به معنای کسی است که مهیای انجام کار است. طبرسی ‌گوید: رقیب یعنی حافظی که هیچ چیز از او پوشیده نیست، بنابراین مراد از رقیب در آیه، یعنی حافظ و ضابط اعمال و گفتار، و عتید یعنی آماده و حاضر، و منظور حافظانی است که آماده ثبت اعمال‌اند.

وی در تفسیر مجمع البیان و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان معتقدند رقیب و عتید نام دو فرشته نیست، بلکه دو صفت هستند که به معنای مراقبت و حفظ، و شاهد و مهیا می‌باشند.

هر انسانی دو فرشته مخصوص خود دارد. برخی با توجه به حدیثی از امام صادق(ع) فرشتگان روز را غیر از فرشتگان شب دانسته‌اند.

در آیات قرآن از این دو فرشته با عناوین «مُتَلَقِّیان» و «کِرامَاً کاتِبینَ» و «رُسُل» نیز یاد شده است. علاوه بر رقیب و عتید فرشتگان دیگری نیز در کنار انسان قرار دارند که او را تا هنگام مرگ در مقابل برخی دام‌های شیطان و گزند بسیاری از حوادث حفظ می‌کنند.

دو فرشته متلقی

گروهی از مفسّران معتقدند که «رقیب» و «عتید»، همان دو فرشته‌ای هستند که در آیه «إِذْ یتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیمِینِ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ» به عنوان «متلقیان»، از آنها یاد شده است. فرشته سمت راست، نامش «رقیب» و نویسنده کارهای خوب است و فرشته سمت چپ، نامش «عتید» و نویسنده کارهای بد است.

سید محمدحسین حسینی تهرانی معتقد است چون فرشتگان مادی نیستند، مکان لازم ندارند ولی چون تعلّق به مادّه می‌گیرند نسبت و اضافه‌ای با مادّه پیدا می‌کنند، مانند روح انسان که مادّی نیست ولی بواسطه تعلّق به بدن، نسبت خاصّی با بدن پیدا می‌کند، آمدن دو فرشته آسمانی و قرار گرفتن بر دو شانه هم نظیر تعلّق نفس به بدن است و راست و چپ کنایه از سعادت و شقاوت است؛ یعنی آن فرشتگان یکی اعمال خوب را ثبت می‌کند و دیگری اعمال بد را ضبط می‌نماید.

کِرامَاً کاتِبینَ و سایر تعبیرات قرآنی

مفسران «رُسُل» مطرح شده در سوره زخرف و «حافِظین» و «کراماً کاتبین» در سوره انفطار را همان رقیب و عتید دانسته‌اند: أَمْ یحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّ‌هُمْ وَنَجْوَاهُم بَلَیٰ وَرُ‌سُلُنَا لَدَیهِمْ یکتُبُونَ (ترجمه: آیا می‌پندارند ما راز و نجوایشان را نمی‌شنویم؟ آری، رسولان ما نزد آنها هستند و می‌نویسند.) وَ إِنَّ عَلَیکمْ لَحَافِظِینَ، کرَ‌امًا کاتِبِینَ، یعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ  (ترجمه: بر شما محافظانی گمارده شده‌اند: کاتبانی بزرگوار، می‌دانند که شما چه می‌کنید.)

این واژه قرآنی در ادبیات مردم ایران نیز کاربرد داشته و به صورت ضرب المثل «حسابش با کِرامَل الکاتبینه» درآمده است. در ادبیات فارسی نیز از این فرشتگان یاد شده که شعر حافظ نمونه‌ای از آن است:

تو پنداری که بدگو رفت و جان بردحسابش با کرام الکاتبین است

وظایف این دو فرشته

این دو فرشته علاوه بر ثبت عقاید و اخلاق و اعمال و گفتار فرد، در هنگام مرگ بر انسان ظاهر شده و در قیامت بر اعمال او شهادت می‌دهند.

ثبت اعمال

در آیه «إِذْ یتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ...» سخن از ثبت و مراقبت دو فرشته از تمامی اعمال آدمی است، که گفتار انسان نیز بخشی از آن است، اما در آیه «ما یلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلاّ لَدَیهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ» بر الفاظ و سخنان او تکیه بیشتری می‌کند و ذکر دوباره آن در این آیه، از باب ذکر خاص بعد از عام است که نشانگر اهمیت گفتار در بین اعمال انسان دارد.

در روایتی، پیامبر(ص) فرمود فرشته دست راست بر فرشته دست چپ حاکم است، هر گاه مسلمان کار نیکی انجام داد، فرشته دست راست ده برابر در نامه‌اش می‌نویسد، و هرگاه گناهی انجام داد به فرشته دست چپ می‌گوید هفت ساعت صبر کن، اگر توبه کرد آن گناه را نمی‌نویسد و اگر توبه نکرد یک گناه به حسابش می‌نویسد.

در اینکه این دو فرشته چه سخنانی را می‌نویسند در میان مفسران گفتگو است. جمعی معتقدند همه چیز را می‌نویسند، حتی ناله‌ای را که دردمند در موقع درد سر می‌دهد، در حالی که بعضی دیگر عقیده دارند تنها الفاظ خیر و شر و واجب و مستحب یا حرام و مکروه را می‌نویسند و کاری به مباحات ندارند. اما عمومیت تعبیر آیه نشان می‌دهد که تمامی الفاظ و گفتار آدمی ثبت می‌شود مگر اموری که خداوند اجازه نمی‌دهد حتی این دو فرشته از آن مطلع گردند. در دعای کمیل آمده است: وَ کلّ سَیئَةٍ أَمَرْتَ بإثْبَاتِهَا الْکرَام‌ الْکاتِبینَ الَّذِینَ وَکلْتَهُمْ بحِفْظِ مَا یکونُ مِنِّی وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُودًا عَلَی مَعَ جَوَارِحی وَ کنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَی مِنْ وَرَآئِهِمْ وَالشَّاهِدَ لِمَا خَفِی عَنْهُمْ: بار خدایا بیامرز هر کار زشتی که کرام‌الکاتبین آن را ثبت نموده‌اند، فرشتگان بزرگواری که برای حفظ و ثبت آنچه از من است گماشتی! و آنان را با اعضاء و جوارح من، گواهانی بر عمل من قرار دادی! و خودت در رتبه‌ای مافوق آنها رقیب و محافظ و محاسب من بودی و شاهد بر آنچه از آنها پنهان می‌مانده است.»

در حدیث دیگری از امام صادق(ع) آمده است که خداوند برای اکرام و احترام مؤمن، بعضی از سخنان او را که جنبه سری دارد از فرشتگان مخفی می‌دارد.

حضور هنگام مرگ

مطابق حدیثی از سلمان فارسی، در هنگام مرگ دو نفر نزد انسان می‌آیند یکی سمت راست و دیگری سمت چپ می‌نشینند، سلام می‌دهند و می‌گویند ما کتاب اعمالت را آورده‌ایم آن را بگیر، انسان می‌پرسد چه کتابی؟ آنان می‌گویند ما همان دو فرشته‌ای بودیم که در دنیا با تو بودیم و تمام کارهای خوب و بد تو را می‌نوشتیم این همان کتاب اعمال تو است. کتاب خوبی‌ها در دست رقیب و کتاب بدی‌ها در دست عتید است، انسان با دیدن خوبی‌ها خوشحال می‌شود و با دیدن بدی‌ها غمگین شده و گریه می‌کند.

شاهد اعمال در قیامت

همین دو فرشته در قیامت به عنوان شاهد اعمال فرد حاضر می‌شوند.{{وَنُفِخَ فِی الصُّورِ‌ ذَٰلِک یوْمُ الْوَعِیدِ ﴿۲۰﴾ وَجَاءَتْ کلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ ﴿۲۱﴾: و در صور دمیده می‌شود. این است روز وعده‌های عذاب. (۲۰) هر کسی می‌آید و با او کسی است که می‌راندش و کسی است که برایش شهادت می‌دهد. (۲۱). سوره ق.}}

پانویس

  1. طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج‌۱۸، ص۳۴۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‌۲۲، ص۲۴۹
  2. قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۱۱۳ ؛ ج۴، ص۲۸۹.
  3. تهرانی، معادشناسی، انتشارات حکمت، ج۷، ص۱۵۸.
  4. تهرانی، معادشناسی، انتشارات حکمت، ج۷، ص۱۶۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ذیل آیه ۷۸ سوره اسراء.
  5. سوره رعد، آیه ۱۱؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۳
  6. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۱۳۲ ؛ طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۱۶۶؛ کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج۹، ص۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۲۴۹–۲۵۰
  7. تهرانی، معاد شناسی، انتشارات حکمت، ج۷، ص۱۶۷
  8. طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۳۴۸.
  9. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج‌۵، ص۳۲۱.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۲۴۹-۲۵۱.
  11. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳، ج۲۲، ص۳۷۴-۳۷۶
  1. انسان هیچ سخنی را بیان نمی‌کند مگر اینکه نزد او فرشته‌ای مراقب و آماده برای انجام ماموریت است.
  2. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ کانَ یصَلِّی الْغَدَاةَ بِغَلَسٍ عِنْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ الصَّادِقِ أَوَّلَ مَا یبْدُو قَبْلَ أَنْ یسْتَعْرِضَ وَ کانَ یقُولُ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً إِنَّ مَلَائِکةَ اللَّیلِ تَصْعَدُ وَ مَلَائِکةَ النَّهَارِ تَنْزِلُ عِنْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَنَا أُحِبُّ أَنْ تَشْهَدَ مَلَائِکةُ اللَّیلِ وَ مَلَائِکةُ النَّهَارِ صَلَاتِی وَ کانَ یصَلِّی الْمَغْرِبَ عِنْدَ سُقُوطِ الْقُرْصِ قَبْلَ أَنْ تَظْهَرَ النُّجُومُ. حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۲۱۳
  3. «(به خاطر بیاورید) هنگامی را که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسانند اعمال او را دریافت می‌دارند».سوره ق، آیه ۱۷.
  4. ان المؤمنین اذا قعدا یتحدثان قالت الحفظة بعضها لبعض اعتزلوا بنا، فلعل لهما سرا و قد ستر اللَّه علیهما!: "هنگامی که دو مؤمن کنار هم مینشینند و بحثهای خصوصی میکنند، حافظان اعمال به یکدیگر میگویند: ما باید کنار رویم، شاید آنها سری دارند که خداوند آن را مستور داشته". راوی میگوید:" مگر خداوند عز و جل نمیفرماید ما یلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ: "هیچ سخنی انسان نمیگوید مگر اینکه فرشته مراقب و آماده ثبت اعمال نزد آن حاضر است"؟ امام فرمود: ان کانت الحفظة لا تسمع فان عالم السر یسمع و یری: "اگر حافظان سخنان آنها را نشنوند خداوندی که از اسرار با خبر است میشنود و میبیند". کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ش، ج۲، ص۱۸۲

منابع

  • حر عاملی، محمد بن الحسن، تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، محمد رضا حسینی جلالی، قم، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۶ق.
  • قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، انتشارات‌ دار الکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۷۶ش.
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار،‌ بیروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف،‌ تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۲۴ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷ش.
  • کاشانی، ملا فتح الله، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، ۱۳۳۶ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران،‌ داراکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.
  • تهرانی، محمد حسین، معادشناسی، تهران، انتشارات حکمت، بی تا.
  • طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.